رایت حسن تو از مه برگذشت


رایت حسن تو از مه برگذشت

رایت حسن تو از مه برگذشت


با من این جور تو از حد درگذشت

با من این جور تو از حد درگذشت
با من این جور تو از حد درگذشت
آتش هجر توام خوش خوش بسوخت
آتش هجر توام خوش خوش بسوخت
آتش هجر توام خوش خوش بسوخت
آب اندوه توام از سر گذشت
آب اندوه توام از سر گذشت
آب اندوه توام از سر گذشت
نگذرد بر هیچ کس از عاشقان
نگذرد بر هیچ کس از عاشقان
نگذرد بر هیچ کس از عاشقان
آنچ دوش از عشق بر چاکر گذشت
آنچ دوش از عشق بر چاکر گذشت
آنچ دوش از عشق بر چاکر گذشت
گریهٔ من شور در عالم فکند
گریهٔ من شور در عالم فکند
گریهٔ من شور در عالم فکند
نالهٔ من از فلک برتر گذشت
نالهٔ من از فلک برتر گذشت
نالهٔ من از فلک برتر گذشت
دوش باز آمد خیالت پیش من
دوش باز آمد خیالت پیش من
دوش باز آمد خیالت پیش من
حال من چون دید از من درگذشت
حال من چون دید از من درگذشت
حال من چون دید از من درگذشت
دیده ام در پای او گوهر فشاند
دیده ام در پای او گوهر فشاند
دیده ام در پای او گوهر فشاند
تا چو می بگذشت بر گوهر گذشت
تا چو می بگذشت بر گوهر گذشت
تا چو می بگذشت بر گوهر گذشت
درگذشت اشک من از یاقوت سرخ
درگذشت اشک من از یاقوت سرخ
درگذشت اشک من از یاقوت سرخ
گرچه در زردی رخم از زر گذشت
گرچه در زردی رخم از زر گذشت
گرچه در زردی رخم از زر گذشت
پایهٔ حسنت به هر شهری رسید
پایهٔ حسنت به هر شهری رسید
پایهٔ حسنت به هر شهری رسید
لشکر عشقت به هر کشور گذشت
لشکر عشقت به هر کشور گذشت
لشکر عشقت به هر کشور گذشت